۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۰:۱۷

توسط نشر افق؛

ترجمه اولین‌رمان اگلوف منتشر شد/سومین‌ترجمه از نویسنده «منگی»

ترجمه اولین‌رمان اگلوف منتشر شد/سومین‌ترجمه از نویسنده «منگی»

رمان «ادموند گانگلیون و پسر» نوشته ژوئل اگلوف به‌تازگی با ترجمه اصغر نوری توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «ادموند گانگلیون و پسر» نوشته ژوئل اگلوف به‌تازگی با ترجمه اصغر نوری توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب صدوچهل‌وهفتمین رمان مجموعه «ادبیات امروز» است که این‌ناشر منتشر می‌کند.

ژوئل اگلوف نویسنده فرانسوی، در سال ۱۹۷۰ متولد شد. او پس از تحصیل سینما، به کارهای مختلفی از جمله فیلم‌نامه‌نویسی و دستیار کارگردانی پرداخت. اما در سال‌های گذشته به‌طور متمرکز نوشته است.

اولین رمان این‌نویسنده، «ادموند گانگلیون و پسر» توجه منتقدان را به خود جلب کرد و در سال ۱۹۹۹ برنده جایزه الن فورنیه شد. او با ۳ رمان بعدی خود جوایز دیگری را هم به خود اختصاص داد. رمان «آفتاب‌گیرها» در سال ۲۰۰۰ و «آنچه اینجا نشسته روی زمین انجام می‌دهم» و «منگی» ۳ رمانی بودند که او پس از اولین کتابش نوشت. «منگی» در سال ۲۰۰۵ برنده جایزه لیورانتر شد.

اگلوف پس از «منگی» دو اثر دیگر با نام‌های «عوضی» در سال ۲۰۰۸ و «سنجاقک‌ها» در سال ۲۰۱۲ به چاپ رساند که دومی مجموعه داستان است.

اصغر نوری در روند ترجمه آثار این‌نویسنده، ابتدا «منگی» و سپس «عوضی» را ترجمه و منتشر کرد و حالا نوبت به «ادموند گانگلیون و پسر» رسیده است. اگلوف در این‌رمان دنیایی عجیب را به نمایش می‌گذارد که طنز و موقعیت‌های ابسورد سازنده‌های اصلی آن هستند و کنار هم حرکت می‌کنند. در نهایت هم به شاعرانگی می‌رسند. منتقدان ادبی پس از انتشار این‌کتاب،‌ طنز آن و نزدیکی دنیای داستانی‌اش را با آثار مارسل امه و بوریس ویان دو نویسنده بزرگ قرن بیستم فرانسه مقایسه کردند. همچنین ردپای نویسندگانی چون بکت و کافکا را در این‌رمان دیدند.

رمان «ادموند گانگلیون و پسر» ۱۳ فصل دارد و در پایان ترجمه فارسی آن، گفتگویی با نویسنده‌اش هم درج شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

ژرژ گفت: «فکر کنم فقط همین یه سکه رو دارم.»

«من هم سکه ندارم، همه‌ش رو صدقه‌ دادم.»

«پس باید خلاصش کنیم.»

ژرژ سکه‌اش را بین شست و سبانه، رو به مولو گرفت.

«شیر، تو زنگ می‌زنی، خط، من.»

خمیرمایه زِه زده بود. لحن مولو عوض شد.

«دست‌کم می‌تونستی بذاری خودم انتخاب کنم.»

ژرژ به تندی جوای داد: «هیچ اهمیتی نداره.»

و سکه را بالا انداخت. مولو از همان موقع صدای خوب‌آلود گانگلیون و فحش‌های سنگینش را می‌شنید. اما ژرژ ناشی‌بازی درآورد. سکه از دستش در رفت، خورد به دسته دنده و افتاد زیر صندلی‌اش، یا زیر صندلی مولو، تاریک‌تر از آن بود که چیزی دیده شود. کمی کورمال‌کورمال و اَلکی گشتند، بعد بی‌خیال شدند، ته دلشان خوشحال شدند که پیدا نشد.

این‌کتاب با ۱۲۰ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 5292603

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha